به دنبال سراب
به اب رسیدم
بی احساس تشنگی!
فکر می کنم که احتمالآ باید از یه کسی به خاطر یه چیزی، تشکّر کنم. ولی چه جوری؟! اصلآ خوشم نمیاد که یه مشت خضعبلات و مزخرفاتُ، با یه ظرافت تهوّع اور بریزم تو چند خط. اگه که قراره من بخوام تشکّر کنم؛ فکر می کنم بهتره از جنسِ لغت و کلمه نباشه، چون می دونم که تعامل و برخورد از جنس نوازش و بوسه و نگاه و یه چیزی غیر از کلام خیلی می تونه قشنگتر باشه. پس تشکر من همینه:
یه نگاه
یه نوازش
یه بوسه
یه ....!
اما همیشه دستای باد، جای دستای من نوازشت می کنن. چشمای باد زُل می زنن تو نگاه شوخِت و همه چیز همراه با باد، بر باد می ره و من همین جام و تو هم، اون جایی هستی که باید باشی.
فکرم انقدر بی در و پیکر شده که نمی تونم بیشتر از این، این مداد بی صاحابِ لعنتیُ تو دستم نگه دارم ...
سال هاست
مثل پر کاه
در میان فصول
سرگردانم.
جالبه...تشکر اما نه از جنس لغت...خوبه...بر باد رفته...جال تره!!چی گفتم؟؟؟؟راستی یادم رفت...اول...فعلا
گفتم یه چیزاییش منو ترسوند . این بود :
چه خوب شد که نمی بیند
سنگ پشت پیر
پرواز سبک بار پرنده ی کوچک را
الان دیگه نمی ترسوندم .
خوب که فکر می کنم نمی فهمم . . .
-------------------------------------------------
نمی دونم چرا دوست داشتم ساعت ۱۲ شب به بعد
اینجا بنویسم .
هر چی فکر کردم نفهمیدم .
همین دیگه.
-------------------------------------------------
تا به کی باید رفت از دیاری به دیاری دیگر...
سلام مثل همیشه قشنگ بود موفق باشی
و هنگامی که در بامداد یک روز پاییزی گفت:بدرود،و باز بودنش را لمس کردی،در میان ناباورانه ها باور می کنی،ندیدن هرگز به معنای نبودن نیست.
...
سلام.تشکر جالبی بود.
وبلاگ جالبی هم داری و خوب هم می نویسی.
موفق باشی.
بازم سلام...توی پیام قبلیم نوشته بودم جل تره حالا اصلاحش می کنم و می گم منظورم جالب تره بود...درضمن چرا اپدیت نمی کنی؟و یه چیزه دیگه اونم اینکه: اژدر درسته یا اجدر؟؟؟؟؟حتما بهم بگو...فعلا...
حالا توی مرتیکه آن لاین میشی اونوقت حتی یه سر هم به من نمی زنی ؟
حالیته هیچ چی ؟
می فهمی ؟
باشه!!!
See Hot Links Blog
سلام ........ زیبا بود ........ آبی باشید .
خیلی قشنگ...همین!